چند گیگ خاطره با طعم تمشک

ساخت وبلاگ

این ادرس رو بنا به دلایلی حذف کردم و الان جای دیگه ای مشغول به نوشتن هستم

+ نوشته شده در  سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:12&nbsp توسط نرگس  | 
چند گیگ خاطره با طعم تمشک...
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 20:30

شما هم

شما هم وقتی یکی پا میشه برای خودش آب بیاره تشنه اتون میشه یا فقط من اینطوریم؟؟

+  جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۶ 20:7  توسط نرگس  | 

چند گیگ خاطره با طعم تمشک...
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 29 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:27

سلام دوستای گلم من کم پیدام چون اینترنت ندارم و گاه گداری هم با گوشی وبلاگم رو چک میکنم که خداییش با این صحفه کوچیک سخته.نمیتونم وبلاگاتون و مطالب قشنگتون رو بخونم اما هستم و به زودی برمیگردم

+  شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۶ 23:15  توسط نرگس  | 
چند گیگ خاطره با طعم تمشک...
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : هستم, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 33 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:27

وقتی که خیلی خسته ام تنها چیزی که همیشه و در هر حالی  میتونه دوباره شارژم کنه یه چایی خیلی خوش دم و خوش عطره.

 

یه پست قدیمی درباره یه چایی خوشمزه

چند گیگ خاطره با طعم تمشک...
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : معجزه,چایی, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 35 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:27

وقتی از کسی متنفر میشم نمیتونم به صورتش نگاه کنم.

چند گیگ خاطره با طعم تمشک...
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : تنفر, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 28 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 14:27

ایشون هیدی هستن برادر زاده ام.قبل از دنیا اومدن رونیا سلطان قلبم بود.امروز تولدشه و بزرگترین آرزوش رو برآورده کردیم و برادرم براش یه خرگوش خرید.هر وقت بغلش میکردم میگفتم یعنی میشه یه روزم دختر خودمو بغل کنم و این اندازه دوستش داشته باشم الان هیدی صدر اعظم و رونیا سلطان قلبم شدن. + ممنون از احوا چند گیگ خاطره با طعم تمشک...ادامه مطلب
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : هیدی, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 15:25

برادرم برای تولد هیدی (hedi) یه خرگوش ناز گرفته.اول رفتم خونه و خرگوش رو دست هیدی دیدم فکر کردم عروسکه اما دقت که کردم دیدم نه این یه خرگوش واقعیه.خیلی ناراحت شدم که خرگوش واقعیه چون هیدی خیلی دوستش داره و مدام خرگوش رو مثل بچه تو بغلش نگه داشته به زور بهش غذا میده میخوابوندش و نازش میده.البته هنوز چند گیگ خاطره با طعم تمشک...ادامه مطلب
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : خرگوش,بیچاره, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 15:25

همه ما گناهای زیادی رو مرتکب شدیم خیلی هاش رو هم اصلا به یاد نمیاریم اما یه سری گناه هم انجام دادیم که با یاد آوریشون حس خیلی بدی بهمون دست میده از خودمون شرم میکنیم. گناهای زیادی رو انجام دادم اما بزرگترین گناه و عذاب وجدان من بابت قولی بود که به یه نفر دادم با اینکه میتونستم خیلی راحت بهش عمل کنم چند گیگ خاطره با طعم تمشک...ادامه مطلب
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : بزرگترین,گناه, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 15:25

ف: نرگس بنظرت کارمون درسته؟ من :کدوم کار؟ ف: اینکه اینقدر اذیتشون میکنیم من: کدوم اذیت من که کاری به کارشون ندارم مشکل از خودشونه میخوان تو کار من فضولی نکنن تا منم سرکارشون نزام ف: باز من فکر میکنم ما نباید مثل اونا باشیم من: ف مگه یادت رفته که گزارشت رو دادن خداییش بعدش دلت خنک نشد؟ ف: خوب اره من: چند گیگ خاطره با طعم تمشک...ادامه مطلب
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : روزمره, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 15:25

این روزا که تازه نتایج کنکور اومده یه سریا خیلی خوشحالن و یه سری هم خیلی ناراحتن و خیلی ها هم بی تفاوتن و ته دلشون براشون مهم نیست که چی میشه.من سال 81 دیپلمم رو گرفتم ( چه زود گذشت !!!).همیشه تو مدرسه شاگرد متوسطی بودم هیچ وقت خیلی درگیر درس و نمره نبودم مهم بود برام پاس بشم معدل دیپلمم خوب بود.ام چند گیگ خاطره با طعم تمشک...ادامه مطلب
ما را در سایت چند گیگ خاطره با طعم تمشک دنبال می کنید

برچسب : تمشک,کنکور, نویسنده : rozi-rozgaria بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت: 15:25